آکادمی نوبل، آنی ارنو فرانسوی را «برای شجاعت و تیزهوشی واقعبینانهای که به واسطه آن ریشهها، بیگانگیها و محدودیتهای جمعی حافظه شخصی را کشف میکند» به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۲ معرفی کرد و او در اولین نطق، پس از شنیدن خبر، با زنان ایرانی اعلام همبستگی کرد.
آنی ارنو برنده نوبل ادبیات
آني ارنو، يكي از معتبرترين نويسندگان فرانسوي است و جوايز متعددي را براي كتابهايش از جمله جايزه مارگريت يورسنار ۲۰۱۷ براي مجموعه آثارش دريافت كرده است. او تا حد زيادي در بريتانيا ناشناخته بود تا اينكه كتاب خاطراتش با عنوان «سالها» (به فرانسه Les Années، به انگليسي The Years )منتشر شد و به فهرست بلند جايزه بينالمللي منبوكر راه يافت. اين كتاب يكي از پرفروشترين كتابها در فرانسه بود. و به گفته جان بنويل «خاطرات، روياها، حقايق و مراقبهها را در تداعي بينظيري از دوراني كه در آن زندگي ميكرديم و زندگي ميكنيم، تركيب ميكند.»
مصاحبه از آنی ارنو برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۲ –چاپ شده در روزنامه اعتماد. – با ترجمه فاطمه رحماني میتواند شناخت بهتری از این نویسنده به ما ارائه دهد.
گفتوگو با آني ارنو، برنده نوبل ادبيات ۲۰۲۲.
اين گفتوگو با آنی ارنو برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۲ سه سال پيش در گاردين منتشر شد.
شما كتاب را با استفاده از حروف و ضمايري «يك» و «ما» و گهگاه «او» يا «آنها» نوشتهايد؛ اما هرگز از «من» استفاده نكرديد؛ اين حتي براي يك خودزندگينامهنوشت غيرشخصي هم چندان معمول نيست…
وقتي به زندگيام فكر ميكنم، داستانم را از كودكي تا امروز ميبينم؛ اما نميتوانم آن را از دنيايي كه در آن زندگي ميكردم جدا كنم. داستان من با داستان نسل من و اتفاقاتي كه براي ما رخ داده است، آميخته است.
در سنت زندگينامهاي ما درباره خودمان صحبت ميكنيم و رويدادها پسزمينه هستند. من اين را برعكس كردهام. اين داستان وقايع و پيشرفت و همهچيزهايي است كه در ۶۰ سال زندگي فردي تغيير كرده اما از طريق «ما» و «آنها» منتقل شده است. وقايع كتاب من متعلق به همه و چيزهاي زيادي از جمله تاريخ، جامعهشناسي و… است.
«سالها» كتاب خاطرات شما، به نوعي گزارشي است از رويدادها و تغييراتي كه در طول بيش از نيم قرن در فرانسه رخ داده.
اگرچه شما به تاثير رويدادهايي در جهان از جمله بيتلز، جنگ عراق و ۱۱ سپتامبر اشاره ميكنيد اما همه اين روايتها در چشمانداز و افق فرانسه روايت ميشود. استقبال از كتاب در كشورهاي ديگر چگونه بوده است؟ و اينكه آيا از نامزد شدن براي «منبوكر» بينالمللي شگفتزده شديد؟
بله، واقعا شگفتزده شدم؛ اين كتاب در آلمان و ايتاليا استقبال خوبي داشته و به چيني هم ترجمه شده است؛ بنابراين بايد جذابيتي داشته باشد بيشتر و فراتر از [صرفا] تاريخ فرانسه. حتي اگر مستقيما نگويم، روشن است كه تاريخ در اينجا از طريق يك زندگي فردي، زندگي من و از طريق حافظه من روايت ميشود. من اين تاريخ جمعي را از طريق احساسات و خاطراتم بازگو ميكنم. شخصيت اصلي زمان و گذر آن است كه همهچيز از جمله زندگي ما را با خود ميبرد.
اين يك روايت كاملا غيرعاطفي است كه شما خيلي چيزهاي شخصي را فاش ميكنيد: در مورد خانواده، فرزندان، پايان ازدواجتان. شما حتي از رابطه خصوصي خود مينويسيد اما از عشق نه. شما به آلزايمر مادرتان اشاره ميكنيد، به نگاه گربهاي كه دارند راحتش ميكنند، به حسادتتان در زماني كه معشوق سابقتان شريك جوانتري پيدا ميكند؛ اما بقيه چيزها كاملا بياحساس است.
من نويسندهاي نيستم كه روي احساسات تمركز كند و اساسا اين موضوع صرفا مربوط به كتاب «سالها» نيست. نكته اين نيست كه از شخصي صحبت كنيم. زندگي شخصي را ميتوان از طريق توضيحات عكسها جمعآوري كرد. من روي يك عكس [براي هر دهه] تمركز ميكنم و لباس، نور و… را توصيف ميكنم و خودم را در آن لحظه قرار ميدهم. از طريق عكسها بهطور خلاصه به مرگ پدرم و فرزندانم اشاره ميكنم؛ اما اغلب از احساسات صحبت نميكنم.
شما از يك خانواده معمولي آمديد كه والدينتان يك مغازه كوچك داشتند؛ اما به دانشگاه رفتيد. نويسندگان فرانسوي با پيشينه طبقه كارگري، مانند ادوار لوئيس، در مورد اينكه چگونه از خانوادههايشان دور افتادهاند، نوشتهاند…
بله، اين امري نادر بود؛ اما من تكفرزند بودم. خواهرم قبل از به دنيا آمدن من از دنيا رفت و چون مادرم شخصيتي قوي داشت و عاشق خواندن بود، تحت فشار قرار گرفتم. بله، بين من و خانوادهام فاصله افتاد. اين فاصلهگذاري ۴۰ سال پيش موضوع اولين كتاب من بود.
از ميان شش دههاي كه كتاب «سالها» را در بر ميگيرد، آيا دورهاي وجود دارد كه به عنوان جالبترين، سازندهترين يا شادترين دوره به آن نگاه كنيد؟
از نظر تجربه جمعي، دوره درست قبل از سال ۱۹۶۸، زمان بيتلز، تا دهه ۱۹۸۰ احتمالا جالبترين دوره بود. در زندگي شخصي، دورهاي كه درخشانترين دوره زندگي من بوده است بين ۴۵ تا ۶۰ سالگي بود. زماني كه تصور ميكردم واقعا يك زن آزاد هستم و آنچه را كه ميخواهم انجام ميدهم. آن دوره، دوره آزادي بزرگي براي من بود و احساس خوبي به زندگي داشتم.
و حالا؟
الان دارم پير ميشوم؛ من امسال ۷۹ ساله خواهم شد و هميشه مشكلات كوچكي براي سلامتي و خستگي وجود دارد. زني در يكي از آخرين كتابهاي سيمون دوبوار وجود دارد كه ميگويد در پشت سر گذاشتن گذشتهاي طولاني، يك شيريني وجود دارد. اين يكي از احساساتي است كه در اين سن ميتوان داشت و بسيار مثبت است. از آخرين تصويرها براي يك زن، تصويري است از زني كه با نوهاش همراه ميشود. تصويري كه نشان از نوعي رضايت آدم در سالهاي پيري دارد.
شما فمينيسم در حال رشد مد نظر خود را در كتاب توصيف ميكنيد اما همچنين از سردرگمي زنان همنسل خود در مواجهه با ازدواج و خانواده ميگوييد. امروز درباره فمينيسم، بهويژه جنبش «ميتو» كه با انواع مختلف و متفاوتي از استقبالها در فرانسه مواجه شد، چه نظري داريد؟ مثلا در مورد آنچه كاترين دنوو ميگويد و از اين جنبش انتقاد ميكند.
وقتي دنوو آن حرفها را زد و گفت چه كرده است، خيلي شرمنده شدم. چون اين بازتابي بود از گروهي از زنان ممتاز. صادقانه بگويم، من آن را منزجركننده يافتم . من با «ميتو» كاملا موافقم. البته مسلم است كه در اين بين افراط و تفريط هم وجود دارد؛ اما مهم اين است كه زنان ديگر اينگونه رفتارها را نميپذيرند. در فرانسه ما در مورد فرهنگ اغواگري خود بسيار ميشنويم اما اين اغواگري نيست، تسلط مردانه است.
سوءاستفاده فقط در حوزه جنسي نيست، در همه جا از جمله در ادبيات هم وجود دارد. نويسندگان زن بسيار كمتر در برنامههاي تلويزيوني مطرح ميشوند؛ جايي كه به ازاي هر زن سه مرد وجود دارد. اين عقيده وجود دارد كه زن، رماننويس است و مرد، نويسنده…
شما ميگوييد كه هميشه خوانندهاي مشتاق بودهايد. چه كتابهايي روي شما تاثير گذاشتهاند؟
انتخاب سخت است. من در دورهاي از زندگيام كه خواندن مهم بود و بر شيوه نوشتنم تاثير ميگذاشت، «خواجه زن» ژرمن گرير را خواندم. ژان پل سارتر، سيمون دوبوار، ويرجينيا وولف، نويسنده شگفتانگيزي كه از دهه ۲۰م كشفش كردم و همچنين ژرژ پرك. اينها نويسندگاني هستند كه ميخواستم كتابهايشان را بخوانم و بعد آنطور كه آنها مينويسند، بنويسم. اين [تاثير] فقط در مورد داستان و محتوا نيست؛ بلكه به فرم هم مربوط ميشود.
آنی ارنو
آني ارنو در ۸۱ سالگي نوبل ادبيات ۲۰۲۲ را از آن خود كرد.
رمانهای ترجمه شده آنی ارنو برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۲ در ایران: «آن دختر دیگر»، «جایگاه»، «شرم»، «یک زن».